Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایمنا»
2024-05-02@17:10:45 GMT

شعر حافظ همه بیت الغزل معرفت است

تاریخ انتشار: ۲۰ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۷۱۸۱۵

شعر حافظ همه بیت الغزل معرفت است

«این اشتباه را شاهد هستیم که بسیاری از افراد معتقدند که غالب اشعار حافظ عارفانه است. چرا که ما نتوانسته‌ایم آن‌طور که باید و شاید از عشق سخن بگوییم. عشق محتوای اصلی اشعار سعدی، حافظ و مولانا است و عزیزترین و شریف‌ترین پدیده خلقت است، فرقی هم در این بین میان عشق زمینی و آسمانی نیست.»

به گزارش خبرنگار ایمنا، حافظ است و اهل شیراز اما همگان می‌دانند که هم اوست که شیرازه شعر را از هم گسیخت و دیگر بار طرح و نقشی نو در انداخت و با غزل‌ها و قصیده‌هایش، تحولی دیگر در فرهنگ و ادب این سرزمین برپا کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

خواجه شمس‌الدین محمد شیرازی در سال ۷۲۶ هجری قمری در شیراز متولد شده و رسته بلاغت در شعر را به اعلی درجه خود رسانده است. هم‌او که با موافق و مخالف، به رعنائی و طنازی درآویخته و در مجلس عام و خاص و خلوت‌سرای پادشاه و گدا و عالم و عامی بزم‌ها ساخته و در هر مقامی شورها انگیخته است.

بیستم مهرماه هر سال روزی برای پاسداشت و بزرگداشت این شاعر نامدار و غزل‌سرای ایرانی است.

به همین بهانه با «رضا گودرزی» حافظ پژوه و فعال ادبی گفت‌وگویی کرده‌ایم، که در ادامه می‌خوانید.

علت ماندگاری و دلنشینی شعر حافظ برای قرن‌های متمادی برای چیست؟

آن چیزی که باعث شده در طول این سال‌ها و قرن‌ها همچنان کلام و اشعار حضرت حافظ مطلوب و مطبوع همگان باشد، این است که از چیزی سخن می‌گوید که درد و مسئله جامعه بشری است و هیچ مرز و محدوده‌ای را نمی‌شناسد.

در حقیقت حافظ از موضوعاتی سخن گفته که در طول زمان کهنه و فرسوده نشده‌اند. او موضوعاتی را به عنوان محتوای سخن انتخاب کرده که همواره و همیشه درد جامعه بشری بوده است.

موارد و مسائلی که حافظ از آنها سخن می‌گوید همواره و همیشه، ذهن بشر را به خود مشغول کرده است.

شعر حافظ، محدوده جغرافیایی خاصی ندارد و تاریخ را روایت می‌کند. می‌توان در همه زمان‌ها و مکان‌ها شعر حافظ را خواند و لذت برد؛ چون موضوعی که انتخاب می‌شود تاریخ انقضا ندارد و شامل سپری شدن و گذشت زمان نمی‌شود.

از ویژگی‌ها و ساختار شعر حافظ بگویید.

شعر حافظ همواره زنده است و برای مخاطب جذابیت دارد. وقتی دیوان اشعار حافظ را می‌گشاییم و شعری می‌خوانیم، انگار که همین شب گذشته سروده شده و به شکلی سخن گفته که ما امروز هم به ین مسائل احتیاج داریم یا آنها را لمس می‌کنیم.

وقتی که ابیاتی از اشعارش را می‌خوانیم ناخودآگاه می‌گوئیم مصداق آن همین شعری است که چندی قبل در شعر حافظ دیدم و خواندم. شعر حافظ در هیچ دوره و زمانی کهنه نشده و جذابیت خود را حفظ کرده است.

می‌گویند حافظ شاعر و عارف است و بیشتر اشعارش دست مایه عرفانی دارند. نظر شما چیست؟

اینکه برخی معتقدند سروده‌های حافظ عرفانی است محل بحث، نقد و بررسی است. این بستگی دارد به اینکه اشعار حافظ را عارفانه یا عاشقانه تفسیر کنیم؟ یا اینکه بخواهیم با قاطعیت بگوییم اغلب اشعار و ابیات حافظ عرفانی است باید درباره‌اش سخن گفت و به بحث نشست.

در ایران با وجود منابع غنی فرهنگی که از گذشته در اختیار داریم و با وجود بزرگانی مانند سعدی، فردوسی، عطار و مولانا و حافظ اما نتوانسته‌ایم به درستی این بزرگان، آرا و اندیشه‌های ایشان را به‌ویژه به نسل جدید معرفی کنیم و همین مطلب باعث شده که امروزه اقبالی که شایسته است، به این نامداران و نام‌آوران شعر و ادب شاهد نباشیم.

جوان و نوجوان امروز را اهل شعر و ادب می‌بینید؟

خیر؛ متأسفانه نسل امروز به شدت از این مفاخر فرهنگی دور شده‌اند. ابزاری به نام تلفن همراه به سرگرمی همگانی تبدیل شده و انواع برنامه‌ها و بازی‌های آن به نوعی آسیب‌رسان و بیهوده هستند و بیش از اینکه منفعتی داشته باشند، مضرند.

این در حالی است که ما منابعی در اختیار داریم که باید از آنها استفاده کنیم و بهره ببریم، اما چون نتوانسته‌ایم این منابع را به نحو احسن معرفی کنیم، نسل جدید ما از تاریخ، مفاخر و ادبیات فاصله گرفته است. نشناختن این بزرگان آسیب بدی برای جامعه است.

فقط شناخت حافظ، سعدی یا فردوسی کافی است؟

خیر؛ حتی اگر این شاعران و مفاخر ایرانی را معرفی کنیم، در نحوه انجام کار دچار ضعف، سستی، ایراد و اشکال هستیم. یعنی ما به درستی نتوانسته‌ایم بین فرهیختگان فرهنگی و نسل جدیدمان ارتباط برقرار کنیم.

به گونه‌ای سخن گفته و رفتار کرده‌ایم که مخاطب را جذب نکرده‌ایم و متأسفانه باعث ایجاد دافعه شده‌ایم. به شکلی سخن گفته‌ایم که مخاطب را از حافظ، سعدی، کتاب و ادبیات فراری داده‌ایم.

در واقع خط قرمزهایی از دیرباز در جامعه ما وجود داشته که به فرهنگ ما نیز ضربه و آسیب وارده کرده است. بعه‌نوان مثال وقتی حافظ از عشق و روابط عاشقانه میان عاشق و عشوق سخن می‌گوید، انگار بر ما سخت بوده که این مطلب را برای عموم مردم بویژه قشر جوان و نوجوان عنوان کنیم.

صحبت کردن از عشق برایمان خط قرمز بوده است. چه بسیار افرادی که وقتی به اینجا رسیده‌اند، خواسته‌اند حافظ و دیگر شاعرانی که صحبت از عشق کرده‌اند، را معرفی کنند اما چندان موفق نبوده‌اند و از عشق تعابیر دیگری ارائه داده‌اند. یعنی بدون اینکه سند، قرینه، مدرک و دلیل محکمی وجود داشته باشد غزل را به عرفان و عشق آسمانی و این دست مطالب ربط داده‌اند.

چرا این اتفاق می‌افتد؟

زیرا عشق در ایران خط قرمز بوده و همیشه و در همه دوره‌های تاریخی هم این رویه تداوم داشته است، حتی نزدیک شدن به آن سخت بوده است.

این اشتباه را شاهد هستیم که بسیاری از افراد معتقدند که غالب اشعار حافظ عارفانه است. چرا که ما نتوانسته‌ایم آن‌طور که باید و شاید از عشق سخن بگوییم. عشق محتوای اصلی اشعار سعدی، حافظ و مولانا است و عزیزترین و شریف‌ترین پدیده خلقت است، فرقی هم در این بین میان عشق زمینی و آسمانی نیست.

اما گویا برای خیلی افراد این مطلب چندان خوشایند نیست و بخاطر همین آمده‌اند و وقتی به عشق رسیده‌اند آن را به عرفان و عشق آسمانی نسبت داده‌اند.

حالا جوان ما با این مسئله مواجه می‌شود که استاد، معلم و کارشناس می‌گوید: حافظ در اینجا از عشق آسمانی و عرفان سخن گفته است. این مخاطب هرچه باخود می‌اندیشد یا بررسی و واکاوی می‌کند، می‌بینید این‌طور نیست. درک نمی‌کند او گمان می‌برد که او است که متوجه نیست و همین می‌شودکه از ادبیات و شعر دل‌زده می‌شود.

در حالی که باید به دستی این موارد را انتقال بدهیم و حقیقت را برای مخاطبمان بیان کنیم. حتی اگر همین عشق زمینی هم به دستی معرفی شود، بسار مفهوم متعالی و بزرگی را تداعی می‌کند.

آن امانتی که حضرت باری تعالی بر کوه، آسمان و زمین عرضه کرد اما آن‌ها از پذیرش آن سر باز زدند، عشق بود. خداوند در سوره اعراف می‌فرماید ما امانت خود را بر آسمان، کوه و زمین عرضه کردیم اما او از پذیرش آن سر باز زد.

این عشق را فقط آدمیزاد پذیرفت و فقط در وجود انسان نهاده شده است و مختص او است. خدا امانتش را به آدمی بخشید چراکه بار عشق برای فرشته و ملائکه سنگین بود.

عشق وجه تمایز انسان با دیگر موجودات و مخلوقات عالم هستی است.

اگر بخواهیم عشق را نادیده بگیریم و آن را به درستی تعریف و بازخوانی نکنیم و خط قرمزی دوران بکشیم، درباره عشق اجحاف کرده ایم. به نظر من این کفران نعمت است.

عشق با این بزرگی و عظمت، به‌عنوان مهم‌ترین محتوای شعر حافظ در دیوان او است اما وقتی نمی‌توانیم این را به درستی به مخاطبمان معرفی کنیم، ادبیات و شعرمان ضربه می‌خورد. باید عشق را به درستی برای مخاطبمان معرفی کنیم.

البته ابتدا به ساکن این خود ما هستیم که باید عشق را به درستی بشناسیم و بدانیم عشق پدیده منفی نیست و با هوس متفاوت است.

عشق بزرگترین نعمت خداوند به آدمی است. اگر این موضوع را فهمیدیم و با آن کنار آمدیم حالا باید آن را به بقیه عرضه کنیم و آموزش دهیم. در گام بعد نیز باید بدانیم ادبیات ما مملو از مطالب عاشقانه است، بعد می‌بینید چه میزان در جذب مخاطب مؤثر است.

حافظ در بین شاعران و مفاخر ایران زمین چه جایگاهی دارد؟

اگر در طرف مقابل حافظ در این مقایسه سعدی باشد، این قیاس شبیه این است که بگوییم دریا زیباتر است یا کوه؟ این در حالی است که هر کدام زیبایی خاص خودش را دارد. من وقتی شعر حافظ یا سعدی را می‌خوانم می‌بینیم به‌واقع هیچ فرد یا شاعر دیگری بهتر این ایشان سخن و شعر نگفته است.

حافظ در زمانی متولد شد و شروع به سرودن شعر کرد که کمتر از یکصد سال از مرگ او می‌گذشت و در چنین وضعیتی حافظ چگونه باید شعر بسراید و سخن بگوید که سخنش مانا و ماندگار باشد و شناخته شود؟ از همین رو حافظ رندانه سرودن را بر می‌گزیند.

یکی از کارهایی که حافظ می‌کند این است که مفاهیمی را وارد غزل می‌کند که تا پیش از او ندیده‌ایم، اینها همه از معنا و محتوای عاشقانه برخوردار است کما اینکه از معنای غزل سخن عاشقانه بر می‌آید.

حافظ می‌خواهد در این عرصه حرفی برای گفتن داشته باشد. او رندانه مفاهیم و موضوعات دیگری را دست مایه شعر و غزل می‌کند. حافظ در غزل از مفاهیم سیاسی، اجتماعی و عارفانه سخن می‌گوید و بدون هیچ محدودیتی همه مفاهیم و موضوعاتی را که از نظر او جذاب است، از دریچه غزل مطرح می‌کند و می‌سراید.

ما انواعی از غزل داریم؛ غزل تاریخی، عارفانه، سیاسی، اجتماعی و عاشقانه اما در همه این موارد عشق هم وجود دارد و دیده می‌شود. گاهی حافظ دوپهلو و با ایهام حرف می‌زند. او مفاهیم تاریخی را بیان می‌کند اما نه با زبانی خشک و رسمی بلکه با مفاهیمی که پیش از این در غزل مطرح می‌شده را بیان می‌کند، اما با چاشنی عشق.

سیاست، عرفان، فرهنگ و دیگر مفاهیم مدنظر او با چاشنی عشق بیان می‌شوند. همین‌ها باعث شده مردم به شعر او اقبال نشان دهند.

سخن و شعر پایانی؟

شعر حافظ همه بیت الغزل معرفت است.

دلم رمیده لولی‌وَشیست شورانگیز

دروغ وَعده و قَتّال وَضع و رنگ آمیز

فدایِ پیرهنِ چاکِ ماهرویان باد

هزار جامه تقوی و خرقه پرهیز

خیالِ خالِ تو با خود به خاک خواهم برد

که تا ز خالِ تو خاکم شود عَبیرآمیز

فرشته عشق نداند که چیست، ای ساقی

بِخواه جام و گلابی به خاکِ آدم ریز

پیاله بر کفنم بند، تا سحرگهِ حَشر

به مِی ز دل بِبَرَم هولِ روزِ رستاخیز

فقیر و خسته به درگاهت آمدم رحمی

که جز وِلایِ تواَم نیستْ هیچْ دست آویز

بیا که هاتفِ میخانه دوش با من گفت

که در مَقامِ رضا باش و از قَضا مَگریز

میانِ عاشق و معشوق هیچ حائل نیست

تو خود حجابِ خودی حافظ از میان برخیز

کد خبر 611304

منبع: ایمنا

کلیدواژه: حافظ دیوان اشعار دیوان حافظ حافظ شیرازی شعر سعدی سعدی شعر و ادبیات ادبیات فارسی فردوسي روز بزرگداشت حافظ آرامگاه حافظ روز حافظ شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق نتوانسته ایم سخن می گوید اشعار حافظ معرفی کنیم شعر حافظ سخن گفته

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۷۱۸۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فال حافظ امروز : یک غزل ناب و یک تفسیر گویا (11 اردیبهشت)

به عزم توبه سحر گفتم استخاره کنم
بهار توبه شکن می‌رسد چه چاره کنم

سخن درست بگویم نمی‌توانم دید
که می خورند حریفان و من نظاره کنم

چو غنچه با لب خندان به یاد مجلس شاه
پیاله گیرم و از شوق جامه پاره کنم

به دور لاله دماغ مرا علاج کنید
گر از میانه بزم طرب کناره کنم

ز روی دوست مرا چون گل مراد شکفت
حواله سر دشمن به سنگ خاره کنم

گدای میکده‌ام لیک وقت مستی بین
که ناز بر فلک و حکم بر ستاره کنم

مرا که نیست ره و رسم لقمه پرهیزی
چرا ملامت رند شرابخواره کنم

به تخت گل بنشانم بتی چو سلطانی
ز سنبل و سمنش ساز طوق و یاره کنم

ز باده خوردن پنهان ملول شد حافظ
به بانگ بربط و نی رازش آشکاره کنم

تفسیر :

با آرزوهای محال و دست نیافتنی عمر خود را هدر ندهید و عاقلانه فکر کنید و تصمیم بگیرید. هرگز از خط تعادل خارج نشوید و از افراط و تفریط برحذر باشید.

اگرچه ناملایمات زندگی فشار زیادی به شما آورده اما شجاعت خود را حفظ کنید و در برابر سختی ها سر خم نکنید که انشالله به نیت دل خود برسید.

زندگی نامه حافظ

حافظ، شاعر فارسی زبان قرن هشتم هجری بوده که در سال ۷۲۷ هجری قمری در شهر شیراز متولد شد. پدر او بهاءالدین محمد نام داشت که در دوران کودکی حافظ، از دنیا رفت. حافظ در دوران نوجوانی شاگرد نانوا بود و به‌همراه مادرش زندگی سختی را سپری می‌کرد. گفته می‌شود او در اوقات فراغت خود به مکتب‌خانه‌ای که نزدیک نانوایی بود می‌رفت و خواندن و نوشتن را از همان جا فراگرفته است. او در مجالس درس علما و بزرگان زمان خود شرکت می‌کرد و نیز‌زمان برای کسب درآمد به کارهای سخت و طاقت فرسا می‌پرداخت. خانه حافظ در محله شیادان شیراز بود.

این شاعر بزرگ در دوران جوانی بر تمام علوم مذهبی و ادبی مسلط شد و در دهه بیست زندگی خود به یکی از مشاهیر علم و ادب سرزمین خود تبدیل شد. جالب است بدانید که او قرآن را به‌طور کامل حفظ بود و به همین خاطر تخلص حافظ را برای او انتخاب کردند. شمس الدین محمدبن بهاءالدین محمد حافظ شیرازی حدود چهل سال در حوزه درس استادان آن زمان از قبیل قوام الدين عبدالله، مولانا بهاء الدين عبدالصمد بحرآبادی، مير سيد شريف علامه گرگانی، مولانا شمس الدين عبدالله و قاضی عضدالدين عيجی  شرکت می‌کرد و به همین خاطر به اکثر دانش‌های زمان خود مسلط بود.

حافظ در دوران شاه شیخ ابواسحاق به دربار راه پیدا کرد و شغل دیوانی را برای خود انتخاب کرد. او علاوه بر شاه ابواسحاق، در دربار شاهان دیگری همانند شاه شیخ مبارزالدین، شاه شجاع، شاه منصور و شاه یحیی نیز حضور پیدا کرده بود. حافظ از طریق دیوانی امرار معاش می‌کرد و شاعری شغل اصلی او نبود. جالب است بدانید که بزرگ‌ترین گناه از نظر حافظ، ریاکاری و مردم‌فریبی بود. حافظ در دوران زندگی خود اشعار به‌ویژه غزلیات بسیار زیبا و معنی‌داری سروده است که نیز‌اکنون پس از گذشت قرن‌ها از آن، بوی تازگی داده و خواندنش آرامش‌بخش است. دیوان اشعار حافظ شامل غزلیات، قصیده، مثنوی، قطعات و رباعیات می‌شود.

حافظ در دوران جوانی عاشق دختری به نام شاخه نبات شد؛ البته برخی بر این عقیده‌اند که نام همسر حافظ نسرین بود و او این نام را به‌دلیل شیرین زبانی معشوقه‌اش به او اختصاص داده است. او برای رسیدن به معشوقه‌اش، ۴۰ شبانه روز را به‌طور مستمر در آرامگاه باباکوی شب زنده‌داری کرده و به دعا پرداخت. سپس، با شاخه نبات ازدواج کرد و حاصل این ازدواج یک فرزند پسر بود. حافظ تنها یک بار ازدواج کرد و پس از مرگ همسرش مجرد ماند. به همین خاطر بسیاری از عارفان و عاشقان، عشق مقدس و واقعی را در حافظ جستجو می‌کنند. پسر این شاعر بزرگ نیز در دوران جوانی در راه سفر نیمه‌کاره به هند همراه پدرش از دنیا رفت.

در تقویم رسمی ایران، ۲۰ مهر روز بزرگداشت حافظ است و هر ساله در این روز مراسم بزرگداشت حافظ با حضور پژوهشگرانی در سراسر دنیا روی آرامگاهش در شهر شیراز برگزار می‌شود.

 

آثار حافظ

دیوان حافظ شامل ۵۰۰ غزل، ۴۲ رباعی و چند قصیده است که آن را در در ۵۰ سال از زندگی خود سروده است؛ یعنی به‌طور متوسط در هر سال تنها ۱۰ غزل سروده است؛ زیرا او در لحظاتی خاص به سرودن اشعار خود می‌پرداخت و تمرکز خود را روی خلق آثاری ناب گذاشته بود که شایسته مقام معشوق باشد. این نکته بسیار قابل‌توجه و تامل‌برانگیز بوده و به همین خاطر دیوان او را به یک کتاب خاص و خواندنی تبدیل کرده است. دیوان حافظ بیش از ۴۰۰ بار به زبان فارسی و زبان‌های دیگر دنیا به چاپ رسیده است. حافظ لقب ماهرترین غزل‌سرای زبان فارسی را نیز با اقتدار از آن خود کرده و تک بیت‌های او بسیار درخشان و تماشایی است.

شاید تعبیر کردن یا قدرت تاویل پذیری را بتوان از مهم‌ترین خصوصیات اشعار حافظ به حساب آورد؛ زیرا هر کس که دیوان حافظ را باز کرده و غزلی از آن می‌خواند، با توجه به شرایط روحی خود برداشت متفاوتی از آن می‌کند؛ به‌گونه‌ای که حافظ آن شعر را فقط برای حال آن لحظه او سروده است. در اشعار حافظ، تناسبات هنری به شکلی ظریف و دقیق رعایت شده‌اند و ایهام و ابهام را به جا و درست به کار برده است. در برخی از اشعار حافظ، زبان طنز نیز به کار گرفته شده تا ناگفته‌ها به کمک زبان طنز بیان شود.

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: فال حافظ امروز : یک غزل ناب و یک تفسیر گویا (9 اردیبهشت)

دیگر خبرها

  • شوراها حافظ منافع مردم و نظام هستند
  • تفال به حافظ پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳؛ برو به کار خود‌ای واعظ این چه فریادست....
  • بیش از ۵۰ حافظ در شهرستان بوشهر فعال است
  • صندوق ملی محیط زیست از طرحهای حافظ محیط زیست حمایت می کند
  • بزرگداشت معلم تکریم سنت‌های پسندیده خدا و تعظیم علم و معرفت است
  • تفال به حافظ چهارشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳؛ آن شب قدری که گویند اهل خلوت امشب است...
  • فال حافظ امروز : یک غزل ناب و یک تفسیر گویا (12 اردیبهشت)
  • کسب علم با معرفت همراه باشد
  • پیرمغان را با صدای علیرضا عصار و با شعر حافظ بشنوید
  • فال حافظ امروز : یک غزل ناب و یک تفسیر گویا (11 اردیبهشت)